تغییر و حرکت سازمان نشأت گرفته از تعامل و ارتباط بین هفت بعد ساختار، استراتژی، سیستم‌ها، سبک، کارکنان، مهارت‌ها و ارزش‌های مشترک است. این واقعیت توسط گروه مک‌کنزی و در قالب چارچوب 7اس  طرح شد. هنگامی که سخن از سازمان به میان می‌آید، نخستین چیزی که به ذهن مخاطب خمی رسدساختار و سازمان است که ساختار سازمان خود بیانگر نمودار سازمانی، میزان تمرکز، حیطه اختیارات، ارتباطات سازمانی، کنترل، مدیریت و... است. براساس نظریه تغییر و حرکت سازمان نشأت گرفته از تعامل میان هفت بعد ساختار، استراتژی، سیستم، سبک، کارکنان، مهارت و ارزش‌های مشترک است

 

این 7 S شامل موارد زیر می باشد :

 

1-    ارزشهای مشترک         Shared Value

در مرکز این مدل ارزشهای مشترک قرار گرفته است. اعتقادات، باورها و اهدافی که بین بخشهای مختلف شرکت مشترک هستند.

 

2-     استراتژی     Strategy

برنامه هایی که شرکت برای بهره گیری از منابع محدودش در جهت رسیدن به اهدافش دارد، اهدافی پیرامون محیط، مشتریان، رقابت و...

 

3-     ساختار Structure

روش و ساختار ارتباطی که واحدهای مختلف سازمان از آن طریق با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. تمرکز، عدم تمرکز، ماتریسی، شبکه ای و...

4-     سیستم    System  

ساز و کارها و فرآیندهایی که از طریق آنها کارها در شرکت انجام می پذیرد. نظیر سیستمهای مالی، کارگزینی، ترفیع کارکنان، سیستمهای اطلاعاتی و...

 

5-     نیروی انسانی  Staff

تعداد و نوع کارکنان سازمان

 

6-     شیوه و سبک   Style

در اینجا سبکهای مختلف مدیریت و شویه های گوناگون فرهنگ سازمانی مورد ارزیابی قرار می گیرد

7-     مهارتها      kills

مهارتهای مشخص کارکنان به صورت انفرادی و یا مهارتهای ویژه ی سازمان

 

 

 

 

 

 

 

 

کاربردهای 7S 


الگویی مناسب برای عناصر مورد بررسی و مقایسه در سازمان است. 
 
ابزار مناسبی در تجسم جامع سازمان است. 
 
ابزار ارزشمندی در آغاز فرایند تغییر و جهت دهی به آن است. 

 

چارچوب ارزیابی آمادگی سازمان 
در این چارچوب، آمادگی ابعاد مختلف سازمان برای پذیرش سیستم برنامه ریزی منابع سازمان مورد بررسی و سنجش قرار می‌گیرد. با توجه به اینکه در مدل مک کنزی تأکید عمده بر ابعاد انسانی و اجتماعی در سازمان‌ها است و نیز توجه به اینکه در پیاده‌سازی سیستم برنامه‌ریزی منابع سازمان‌ها بیشتر مقاومت‌ها از سوی کارمندان صورت می‌گیرد، این مدل می‌تواند به خوبی توانایی و آمادگی ابعاد مختلف سازمان را برای پذیرش سیستم سازمانی مورد ارزیابی قرار دهد. برای ارزیابی هر یک از موارد مدل مک کنزی پرسش‌نامه های استاندارد طراحی و ارائه شده است تا با بررسی وضعیت سازمان و میزان آمادگی‌اش را در هر یک از ابعاد مورد سنجش قرار داد. در ذیل هر کدام از ابعاد مدل مک کنزی تشریح شده است: 
استراتژی: جهت سنجش استراتژی چشم‌انداز و اهداف پیاده‌سازی سیستم و نیز نحوه تقابل و برخورد آن با اهداف میان مدت، بلندمدت، کوتاه مدت و نیز اهداف استراتژیک مورد بررسی قرار می‌گیرد، در بررسی بعد استراتژی سازمان سؤالات زیر مورد کنکاش قرار می‌گیرد: آیا مدیریت و سهامداران و ذی‌نفعان درک روشن و درستی نسبت به سیستم، توانمندی‌ها و امکانات آن دارند؟ آیا استراتژی سازمان مشخص و تدوین شده است؟ آیا اهداف سازمان مشخص است؟ آیا مدیران سازمان درک روشنی نسبت به پیاده‌سازی سیستم در سازمان مربوط دارند؟ 
کارکنان: در بررسی بعد کارمندان سازمان نخست وضعیت نیروی انسانی در سازمان مورد بررسی قرار می‌‌گیرد که این بررسی از دیدگاه کاربران سیستم است و سپس چالش‌ها و مشکلات به وجود آمده در مرحله پیاده‌سازی سیستم در حوزه نیروی انسانی مورد کنکاش قرار می‌گیرد. برخی از سؤالاتی که در این زمینه مطرح می‌شود عبارت است از تعداد کاربری که برای سیستم پیش‌بینی می‌شود؟ نحوه برخورد با نیروی اضافی؟ 
ساختار: سیستم طراحی شده توسط تیم مک کنزی با ساختارهای سنتی سازمان‌ها سر سازش نداشته و تغییرات اساسی و ساختاری را از ضروریات اساسی برای استقرار سیستم‌ها می‌داند. در بررسی ساختار موجود با نیازمندی‌ها و الزامات سیستم سؤالاتی به شرح زیر مطرح می‌شود: میزان انعطاف‌پذیری سازمان چقدر است؟ چه مقدار می‌توان در ساختار سازمان تغییراتی به وجود آورد؟ 
سبک مدیریتی: برای پیاده‌سازی سیستم جدید لزوم پشتیبانی مدیر سازمان امری لازم و ضروری است، لذا در این بعد سبک مدیریتی سازمان مورد ارزیابی قرار گرفته و میزان انعطاف‌پذیر‌ی‌اش مشخص می‌شود، سؤالاتی که در این زمینه مطرح می‌شود به شرح زیر است: آیا تاکنون تغییراتی در سازمان صورت گرفته است؟ سبک مدیریتی سازمان چگونه است؟ چه میزان انعطاف‌پذیری در سبک مدیریتی سازمان وجود دارد؟ 
سیستم: بر طبق تعریف سیستم که مجموعه‌ای از اجزای به هم پیوسته در جهت نیل به یک هدف مشخص و درحال فعالیت و همکاری است، در ارزیابی وضعیت سیستم‌ها وضعیت ساختاری و فرآیندی و وضعیت برنامه‌های کاربردی و نیز ارتباطات و زیرساخت‌های فنی را باید مورد بررسی قرار داد، لذا برای دست یافتن به این موارد باید سؤالاتی به شرح زیر پرسیده شود؛ فرایندهای سازمان مدون، مکتوب و ساختار یافته است یا ساختار نایافته ؟ زیرساخت و فناوری‌های سازمان چگونه است و آیا انعطاف پذیری لازم را جهت پیاده‌سازی سیستم جدید دارد؟ 
مهارت‌ها: جزء لاینفک هر سازمانی را باید مهارت‌های مدیریتی و فنی آن سازمان به حساب آورد. مهارت‌های مدیریتی جهت هدایت و رهبری سازمان و نیز مهارت‌های فنی جهت مدیریت پروژه‌ها و فرآیندها لازم و ضروری است، جهت ارزیابی این موارد پاسخ به سؤالات زیر راهگشا است: چه سبک مدیریتی در حال حاضر در سازمان وجود دارد؟ چه سبک مدیریتی فنی در حال پیاده‌سازی است؟ 
ارزش‌های مشترک: گروه‌های رسمی و غیررسمی جزءلاینفک سازمان به حساب می‌آیند، بررسی وضعیت این گروه‌ها، ارزش‌ها و هنجارهای موجود در گروه و ساختار اجتماعی گروه از عوامل مؤثر بر موفقیت و یا شکست پیاده‌سازی سیستم جدید است، جهت روشن شدن ارزش‌ها و هنجارهای گروه پاسخ به سؤالات زیر لازم است: چه فرهنگی به عنوان فرهنگ غالب در سازمان وجود دارد؟ فرهنگ مشارکت و همکاری درسازمان دارای جایگاهی است یا خیر؟ آیا اهداف سیستم جدید و فرهنگ و ارزش گروه‌ها هم راستا هستند؟ 
پس از بررسی‌های فوق نموداری عنکبوتی طراحی می‌شود که وضعیت آمادگی ابعاد مختلف سازمان را در مقایسه با یکدیگر نشان می‌دهد که وضعیت آمادگی هر یک از ابعاد این نمودار اصلی نیز در قالب نمودارهای تفکیکی قابل بررسی است که پس از بررسی این نمودارها مشکلات مورد شناسایی واقع شده و راه‌حل‌هایی نیز ارائه می‌شود. 


http://www.myindustry.ir : منابع

www.bashgah.net